دغدغه ایران

ایران برای توسعه پایدار به عقلانیت جوهری نیازمند است.

دغدغه ایران

ایران برای توسعه پایدار به عقلانیت جوهری نیازمند است.

دغدغه ایران
حق داریم ایده‌‌های‌مان را درباره کشوری که از آن ماست بیان کنیم، به پایداری بقا و ارتقای آن بیندیشیم، و زندگی بهتری مطالبه کنیم. مکلفیم به فکر ایران باشیم و آن‌را آباد و آزاد بخواهیم. باید به قضاوت تاریخ درباره خود بیندیشیم، و کاری کنیم درخور سرزمین و مردمان تمدنی تاریخی، پیش از آن‌که ضعف عقلانیت ما را عبرت تاریخ سازد.
محتوای این وبلاگ از طریق این کانال تلگرام هم در دسترس است. https://telegram.me/fazeli_mohammad

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

Populism
پوپولیسم، صرف‌نظر از همه تعریف‌هایش، در سایه ادراک جدید ما از مفهوم توسعه پایدار، به این ترتیب قابل تعریف است: پوپولیسم ویژگی آن نوع سیاست‌ورزی است که سیاستمداران در پی کسب رضایت توده‌ها، زیست‌پذیری و توسعه پایدار – اعم از توسعه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی – را در مخاطره قرار می‌دهند. این نوع سیاست‌ورزی، توده‌ها را از مواجهه با واقعیت بازمی‌دارد، و از آن‌جا کسب رضایت اصلی‌ترین هدف است، صحبت از محدودیت و ناتوانی هیچ جایگاهی ندارد. پوپولیسم با تصور محدودیت ناسازگار است. امکان‌پذیر جلوه دادن هر امری، ویژگی بیان پوپولیستی است. پوپولیست‌ها از نتوانستن نمی‌گویند. اقرار به نتوانستن به این معناست که سیاستمداران نمی‌توانند برخی خواسته‌های توده را برآورده سازند، و این با اصل کسب رضایت در تعارض است. پوپولیسم بر ساده‌سازی و پیچیدگی‌زدایی از واقعیت بنا می‌شود. پوپولیسم به ناچار، کنش‌گراست زیرا ساختاری اندیشیدن و به ساختار فکر کردن، به معنای پذیرش محدودیت است. ناگزیر پوپولیسم قدر و شأنی بی‌تناسب با واقعیت برای کنشگر قائل است. از این منظر، اراده‌گرایی جوهره و نیروی پیشران پوپولیسم است و با همین رویکرد، اقلیم، مکانیسم قیمت، بازار، تاریخ تحول اقتصادها، و نظام روابط اجتماعی و ساختار نظام جهانی می‌تواند مغلوب اراده پنداشته شود. به همین دلیل است که پوپولیسم به این معنی است که همواره باید به دنبال آدم‌هایی گشت که قادرند قهرمان‌های مطلوب‌تری باشند. از آن‌جهت که ساختار نادیده گرفته می‌شود، پوپولیسم با منطق زمانمندی در تعارض است، و به همین ترتیب با منطق «توالی» در تضاد است، و از همین منظر در نظر پوپولیست‌ها رخدادها می‌توانند بدون پیش‌شرط‌ها و ملزومات رخ دهند و این پی‌آمد مستقیم اراده‌گرایی است. نفی زمانمندی به معنای نادیده‌ گرفتن درازمدت و آینده است. آینده‌ای مطلوب فقط ترسیم می‌شود بدون آن‌که ملزومات این آینده در نظر گرفته شود، و لاجرم این آینده تضمینی برای تحقق ندارد.
من معتقدم، اگرچه پوپولیسم ساختارگریز است، ولی جامعه ایرانی به شکل ساختاری پوپولیستی است. بر اساس این تعریف، مقابله با پوپولیسم ایرانی، نه با تغییر کردن شیوه سخن گفتن، بلکه با تغییری ساختاری در شیوه مواجهه با واقعیت رخ می‌دهد. پوپولیسم وقتی تعدیل و رفع می‌شود که تضمین زیست‌پذیری و توسعه پایدار معیار قرار گیرد.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۳:۵۷
محمد فاضلی

مدتهاست قصد دارم سلسله نوشتههای کوتاهی با عنوان «کجا زندگی میکنیم» بنویسم. هدفی که برای این مجموعه (انشاءالله اگر عملی شود) در نظر گرفتهام، تشریح شرایط امروزین ایران است. متنهای کوتاهی خواهند بود که ادراک من از شرایط عمدتاً ساختاری ایران را تشریح میکنند. تلاش میکنم همان شرایطی را تشریح کنم که برای گفتوگوی واقعی و مؤثر بر شرایط زندگی امروز و نسلهای آینده ایران، به آگاهی یافتن بر آنها نیاز داریم.

من به دلایل مختلف علاقهای به حضور در شبکههای اجتماعی موبایلی ندارم؛ اما این مجموعه متنها را کوتاه خواهم نوشت و یکی از مهمترین اهدافم از این کوتاه نوشتن آن است که اگر دوستانی مطالب را مفید یافتند، و علاقه داشتند، آنها را روی شبکههایی که امروز روی موبایل برای اکثریت جامعه ایران در دسترس شده است بازنشر کنند. اولین نوشته از این مجموعه را امروز مینویسم و از خدا میخواهم توفیق داشته باشم مداوم بنویسم.

------------------------------------

ما در جایی زندگی میکنیم که نخبگانش مهاجرت میکنند.

-          از حدود 4 میلیون ایرانی ساکن خارج از کشور، 1400000 نفر در آمریکا، 800 هزار نفر در امارات عربی متحده، 410 هزار نفر در انگلستان و کانادا، 210 هزار نفر در آلمان، 155 هزار نفر در فرانسه و 110 هزار نفر در سوئد زندگی میکنند.

-          از میان ایرانیان ساکن آمریکا 56.3 درصد تحصیلات عالی دارند، و این رقم در اتریش 43، استرالیا 40 و فرانسه 50 درصد است.

-          از میان دانشآموزان المپیادی مدالآور کشور، 62 درصد به کشورهای توسعهیافته مهاجرت کردهاند. 140 نفر از دانشآموزان المپیادی سالهای 1993 تا 2007 در آمریکا و کانادا تحصیل و کار میکنند.

-          70 درصد مدالآوران المپیاد فیزیک، 76.7 درصد مدالآوران ریاضی، 50 درصد مدالآوران کامپیوتر، و 50 درصد مدالآوران شمی از کشور خارج شدهاند. مقصد عمده این افراد آمریکاست. مبدأ اکثر این افراد نیز دانشگاه صنعتی شریف است.

-          صندوق بینالمللی پول خروج 180 هزار نخبه ایرانی را به معنای خروج سالیانه 50 میلیارد دلار از کشور برآورد کرده است.

-          رضا فرجی دانا در زمان تصدی سمت وزیر علوم گفته بود سالیانه 150 هزار نخبه کشور را ترک میکنند و این به معنای روزانه 410 نفر است. (البته حتما منظور ایشان، 410 تحصیلکرده بوده است، و این تعداد با تعریف متداول و رسمی از نخبه سازگار نیست.)

فرار نخبگان


۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۴ ، ۱۰:۳۷
محمد فاضلی

حسین موسویان را هرگز حضوری ندیدهام، و کلامی با یکدیگر سخن نگفتهایم. اما تقریباً همه نوشتههای ایشان در دو سال اخیر را دنبال کردهام. در دو سال گذشته فرصتهایی پیش آمده تا با همکاران سابق او گفتوگوهایی داشته باشم. همه از دقت، توانمندی، شجاعت، صراحت و هوشمندی او گفتهاند. اما فراتر از همه اینها، عرق او به منافع ملی ایران و تلاش خستگیناپذیرش برای پوشاندن کاستیهایی که در شیوه پیشبرد منافع ایران در خاک ایالات متحده وجود دارد ستودنی است.

این همه تلاش را بگذارید در بستر برخوردی که با او در دوران محمود احمدینژاد شده است. حسین موسویان به اتهام جاسوسی و نگهداری اسناد محرمانه دستگیر میشود و موجی از تهمت و گفتههای ناروا علیه او به راه میافتد. نهایتاً در هفتم آذر 1386 سخنگوی قوه قضائیه خبر تبرئه حسین موسویان در مورد هر دو اتهام را اعلام میکند؛ و احمد توکلی نماینده مجلس و مدیر مسئول سایت الف بابت وارد آوردن اتهامات ناروا از وی عذرخواهی میکند.

موسویان اکنون حدود پنج سال است که در دانشگاه پرینستون به دفاع از ایران مشغول است. او به اندازه همه نمایندگان اندیشکدههایی که نداریم ولی باید میداشتیم تا در خاک خاک ایالات متحده از منافع ما دفاع کنند و سخنگوی سیاست هستهای کشور باشند، عمل کرده است. مجلات و روزنامههای اروپایی، عربی و آمریکایی عرصه دفاع او از دیپلماسی هستهای دولت است؛ و دانشگاهها و مراکز راهبردی آمریکا و اروپا بیش از هر فرد دیگری در ماههای اخیر شاهد حضور او برای زدودن سوءتفاهمها، تأثیرگذاری بر نخبگان آمریکایی، مقابله با اقدامات لابیهای اسرائیلی و عربی، و دفاع از ابتکار دولتهای ایران و آمریکا در مذاکرات هستهای بوده است.

حسین موسویان در این سالها، مصداق آدمهایی است که برای دنبال کردن منافع ملی و چارهجویی برای صلح، از پا نمیافتند. همانهایی که به قول حسین علیزاده زانوی غم بغل نمیگیرند، و به قول لویی پاستور وقتی به پایان راه نزدیک میشوند میتوانند بگویند «من هر آنچه در توان داشتهام، انجام دادهام.»

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۴:۴۵
محمد فاضلی

گفته‌ای است منسوب به لویی پاستور که مخاطب را به امیدواری و سخت‌کوشی در سخت‌ترین لحظات عمر هر ملتی فرا می‌خواند.[1] پاستور از آدمیان می‌‌خواهد چنان در راه یادگیری و دانش بکوشند که چون به پایان زندگی نزدیک میشوند بتوانند با صدای بلند بگویند « من هر آنچه که در توان داشته‌ام، انجام داده‌ام.» مصداقهای وطنی این چنین سلوکی در زندگی را نیز میتوان بسیار یافت، و من از میان همه ایشان، حسین علیزاده را ستودنی و دوستداشتنی میدانم.

حسین علیزاده، همواره از جنس مبارزهای بیانتها برای تأثیرگذاری علیرغم همه ناخرسندیهاست. عصر شکستن سازها و سرکوب آوازها هم او را از پا نینداخته است. در میانه دهه هفتم زندگی بودن هم از حرکت، خلاقیت و تعهدش به موسیقی نکاسته است. سخنانش، تاریخ مقابله غمبار قدرت با موسیقی نیست؛ و عملش روایت تفوق شور و شعور بر نخوت قدرت است. شوری که از تعهد حرفهای و علقه ملی علیزاده برمیخیزد، با هر نوایی در گوش مخاطبش زیبایی خلق میکند. ملی و به همان اندازه جهانی است. زندگی در بیان موسیقایی علیزاده، هیچگاه رنگ خمودگی و جمود نمیگیرد، خواه روایتی تاریخی از زبان «نینوا»، عصیانی از جنس «ترکمن»، یا رازگویی با «راز نو». این حرکت و غلیان دائم الهامبخش است، الهامی که در «نواهایی از جنس شور و شعور» موج موج شنونده را در بر میگیرند. آخرین عبارتی که از او خواندم، چیزی از جنس همه آن مبارزه و حماسهای است که در منش حرفهای و خلاقیت هنری او بازتاب یافته است، نوایی از جنس شور و شعور: «با تمام مشکلاتی که ممکن است وجود داشته باشد، من هیچ‌گاه زانوی غم بغل نمی‌گیرم، از هیچ مسئولی خواهش نمی‌کنم به من مجوز بدهد. هیچ مسئولی در اندازه‌ای نیست که بخواهد برای کسانی مثل ما که نیم قرن در مملکت کار کرده مجوز بدهد. سی و سه پل نمیگوید اجازه بدهید من باشم؛ وقتی میگوئیم شجریان مثل این است که می‌گوئیم عالی قاپو یا سی و سه پل. با همه‌ی اینها، باید تلاش کرد تا در همین چهارچوب‌ها، حرف‌های خودت را بیان کنی، باید فکر کرد چگونه می‌توان تداوم داشت؟ باید هنر زندگی کردن را بلد بود و به بهترین شکل از آن استفاده کرد. باید به دقت نگاه کنیم و ببینیم چه کسی درست میگوید و چه کسی اشتباه می‌کند و در نهایت با هدف صلح و دوستی فکر چارهجویی باشیم.»



[1]. «در هر حرفه‌ای که هستید، نه اجازه دهید که به بدبینی‌های بی‌حاصل آلوده شوید و نه بگذارید که بعضی لحظات تأسف‌بار – که برای هر ملتی پیش می‌آیدشما را به یاس و ناامیدی بکشاند. در آرامش حاکم بر آزمایشگاه‌ها و کتابخانه‌هایتان زندگی کنید و نخست از خود بپرسید برای یادگیری و خودآموزی چه کرده‌ام؟ سپس همچنان که پیشتر می‌روید، بپرسید من برای کشورم چه کرده‌ام؟ و این پرسش را آنقدر ادامه دهید تا به این احساس هیجان‌انگیز برسید که شاید سهم کوچکی در اعتلای بشریت داشته‌اید. اما هر پاداشی که زندگی به تلاشهای‌مان بدهد یا ندهد، هنگامی که به پایان راه نزدیک می‌شویم هر کدام از ما باید حق آن را داشته باشیم که با صدای بلند بگوییم: من هر آنچه که در توان داشته‌ام، انجام داده‌ام.»


۱۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۱۶:۴۶
محمد فاضلی

این مطلب در هفته نامه صدا، مورخ 30 خرداد 1394 منتشر شده است.

--------------------------------------------------------------------------------------------------

طرح مسأله

رئیس‌جمهور در سخنرانی مراسم دهمین دوره اهدای جایزه ملی محیط زیست از تأثیرگذاری تحریم‌ها بر آب خوردن مردم سخن گفت. طبیعی است که رئیس‌جمهور نخواهد به زبانی فنی درباره سازوکار ارتباط تحریم‌ها و تخریب محیط زیست – از جمله کیفیت و کمیت آب در دسترس – سخن بگوید. عدم تشریح ارتباط این دو مقوله، که بیش از هر کسی بر عهده سازمان حفاظت محیط زیست است، این فرصت را در اختیار منتقدان قرار داد تا مستمسکی برای نقد دولت و حمله به حسن روحانی به دست بیاورند. لیکن من در این نوشتار مختصر قصد دارم تا در چند بند، بسیار مختصر، درباره سازوکار ارتباط تحریم‌ها و محیط زیست استدلال کنم. بدیهی است که متخصصان محیط زیست و دست‌اندرکاران آن می‌توانند اطلاعات دقیق‌تری ارائه کنند.

 

سازوکارهای تأثیر تحریم‌ها بر محیط زیست

تحریم‌ها و تحدید گزینه‌های تأمین نیاز جمعیت: برآوردن نیازهای جمعیت فزاینده هر کشوری، حداقل به دو طریق امکان‌پذیر است. ارتقای تکنولوژی و بهره‌وری فزاینده راهکاری است که کشورهای توسعه‌یافته در پیش گرفته‌اند و به این طریق بدون فشار فزاینده بر محیط زیست، نیازهای خود را تأمین می‌کنند. بهره‌وری بالای آب، شدت انرژی پایین، هدررفت اندک منابع، و تبدیل منابع محدود اکولوژیک به ثروت‌های بیشتر، در ذیل این راهبرد قابل تعریف است. اما در شرایط فقدان تکنولوژی و ناکارآمدی در ارتقای بهره‌وری – که البته محصول ناکارآمدی سازمانی و نهادی نیز هست – برآوردن نیازهای فزاینده، با فشار شدید بر اکوسیستم‌ها امکان‌پذیر می‌شود، راهکاری کوتاه‌مدت و خسارت‌بار. تحریم‌ها به دلایل متعدد، از جمله دشوار کردن دسترسی به تکنولوژی، بی‌ثبات کردن شرایط سرمایه‌گذاری در زمینه ارتقای بهره‌وری و بهبود تکنولوژی، و بستن دست دولت و جامعه در زمینه داشتن گزینه‌های بیشتری که امکان تنظیم‌گری مناسب‌تر را فراهم کنند، بر محیط زیست فشار می‌آورند.

تحریم‌ها و تحدید گزینه‌های خلق ثروت: کشاورزی در ایران به دلایلی که در بند فوق تلویحاً به آن‌ها اشاره شد، مولد فشار اکولوژیک شدید بر منابع طبیعی است. رتبه اول در فرسایش خاک، و بالاترین میزان برداشت از منابع آب تجدیدپذیر در جهان شاخص‌هایی از همین وضعیت هستند. کاهش فشار اکولوژیک نیازمند کاهش امید به خلق اشتغال مستقیم در بخش کشاورزی و فعال کردن دو بخش صنعت و خدمات برای جذب نیروی کار اضافی و در شرایط فعلی بیکار است. به عبارتی باید اشتغال‌زایی در دو بخش خدمات و صنعت دنبال شود. کاهش فشار اکولوژیک در عرصه کشاورزی نیز متضمن کاربست روش‌هایی است که عمدتاً مکانیزه و مبتنی بر تکنولوژی کم‌کاربر هستند. اما تحریم‌ها به‌واقع اثرگذاری معناداری بر تحدید گزینه‌های اشتغال‌زایی در صنعت و خدمات دارند. این بدان معنا نیست که تحریم‌ها تنها عامل مهم رکود در بخش صنعت، خدمات و مسکن هستند، بلکه بدان معناست که نمی‌تواند ارتباط تحریم‌ها و تنوع گزینه‌های موجود برای کاهش فشار اکولوژیک را نادیده گرفت.

دو مسیر تأثیرگذاری تحریم‌ها بر محیط زیست که در بالا تشریح شد، سازوکارهای کلان تأثیرگذاری را نشان می‌دهند. اما ارتباط تحریم‌ها و محیط زیست را می‌توان به صورت تفصیلی‌تر و فنی‌تری هم دنبال کرد. این ارتباط در حیطه دانش من از محیط زیست و شرایط اقتصادی کشور، در محورهای زیر قابل بررسی است.

1.     تحریم‌ها بر کیفیت و کمیت سموم کشاورزی وارداتی اثر گذاشته و مستقیماً بر میزان محصول‌دهی کشت و هم‌چنین میزان آلودگی وارده بر اراضی تأثیرگذار است.

2.     محدود شدن ارتباطات میان شرکت‌ها و مراکز تحقیقات کشاورزی ایرانی و خارجی بر اثر وضع تحریم‌ها، بر تحقیقات در زمینه تولید دانش کشاورزی، اصلاح نژاد دام‌ها و هم‌چنین روش‌های بهره‌برداری پایدار از محیط زیست اثر می‌گذارد.

3.     مشکلات در واردات کالاهای دارویی برای دام‌ها بر صنعت دامداری کشور اثر خواهد گذاشت.

4.     کاهش منابع درآمد ارزی دولت بر اثر تحریم‌ها، کسر بودجه و نهایتاً افزایش قیمت حامل‌های انرژی، فشار بر منابع سوختی قابل تأمین از جنگل – بالاخص در مناطق روستایی – را تشدید کرده و به تخریب جنگل‌ها کمک می‌کند. افزایش قیمت حامل‌های انرژی در شرایطی که کشور قادر باشد از طریق مراوده با بازار جهانی به بهبود تکنولوژی و اصلاحات نهادی برای کاهش مصرف انرژی دست بزند و مکانیسم قیمت به راهکاری برای استفاده بهتر منابع انرژی فسیلی تبدیل شود، به محیط زیست کمک می‌کند. اما در شرایطی که امکانی برای بهبود تکنولوژی نباشد و اصلاحات نهادی به دلیل شرایط اضطراری ناشی از تحریم به تعویق بیفتد، باعث تخریب گسترده‌تر محیط زیست می‌شود.

5.     تخریب جنگل‌ها بر اثر فرایندی که تشریح شد، مستقیماً بر توانایی تغذیه آبخوان‌ها و تأمین ذخیره آب شیرین کشور اثر می‌گذارد. این تأثیر بالاخص در ناحیه زاگرس بسیار ناخوشایند خواهد بود.

6.     تجهیز تصفیه‌خانه‌های آب و فاضلاب که برای صیانت از منابع آبی – بالاخص از طریق فرایند بازچرخانی آب – ضرورت دارند، به دلیل محدودیت‌های انتقال تکنولوژی ناشی از تشدید تحریم‌ها و کاهش منابع ارزی در دسترس دولت، بر محیط زیست، و همان آب خوردنی که منتقدان رئیس‌جمهور به آن اشاره می‌کنند اثر منفی خواهد گذاشت.

7.     تجهیز صنایع به تأسیسات تصفیه آب و فاضلاب نیز مشمول همان وصفی است که در بند قبل به آن اشاره شد.

8.     تحریم‌ها دسترسی به تکنولوژی‌های پیشرفته در زمینه انرژی‌های نو را محدودی می‌کنند. واقعیت این است که بخش مهمی از تجهیزات تولید انرژی‌های نو در داخل ساخته نمی‌شوند. کاهش منابع ارزی و دشوار شدن مبادلات تجاری بر ظرفیت توسعه انرژی‌های نو و به تبع آن بر کیفیت صیانت از محیط زیست اثر منفی خواهد گذاشت.

9.     بهبود تکنولوژی تولید در صنایعی نظیر خودروسازی نیازمند داشتن ارتباطات گسترده با شرکت‌های بین‌المللی است. نکته مهم مندرج در این ارتباط این است که ساختن برخی تجهیزاتی که صنایع خودروسازی به آن نیازمند هستند، در داخل امکان‌پذیر است اما این کار اقتصادی نیست. بنابراین تولید اقتصادی پایدار در صنایع خودروسازی، علاوه بر ضرورت تأمین قطعاتی که ساخت آن‌ها در داخل امکان‌پذیر نیست، نیازمند اقتصادی بودن تولید است. این کار ارتباطات بین‌المللی گسترده است تا بتوان خودروهای بهتری تولید کرد تا از میزان مصرف سوخت و آلودگی کاسته شود.

10. تحریم‌ها و کاهش درآمدهای دولت، افزایش بدهی وزارت نیرو به بخش خصوصی و شبکه نیروگاه‌های کشور را باعث شده است. این شرایط سبب شده صنعت برق به روزمرگی شدیدی مبتلا شود و طبیعی است که در چنین وضعیتی، توسعه تکنولوژی برای تکمیل نیروگاه‌های سیکل ترکیبی، کاهش تلفات شبکه – که آمارها نشان می‌دهد تا چهار برابر بیشتر از میانگین جهانی است – و تغییر در ترکیب سوخت نیروگاه‌ها و کاهش مصرف سوخت فسیلی دشوار شود. از آن‌جا که تولید برق دارای عوارض محیط زیستی شدید است، هر گونه اتلاف برق بیشتر مسبب تخریب محیط زیست گسترده‌تر است.

11. بهینه‌سازی مصرف سوخت نیازمند قرار داشتن در شرایط مناسب برای ارتقای تکنولوژی، و شرایط باثباتی برای اعمال مکانیسم‌های قیمتی برای خارج کردن تجهیزات پرمصرف و جایگزین کردن تجهیزات کم‌مصرف است. این شرایط باثبات و توأم با رشد اقتصادی در شرایط تحریم سنگین سخت به دست می‌آید و شاید ناممکن است. بدون بهینه‌سازی مصرف سوخت، کاهش میزان آلاینده‌ها و کاهش آزادسازی گازهای گلخانه‌ای – که ایران در رتبه هفتم تا دهم تولیدکنندگان آن است – ناممکن خواهد بود. بنابراین تخریب محیط زیستی ناشی از عدم بهینه‌سازی مصرف در شرایط تحریم ادامه خواهد یافت.

12. پایش محیط زیست نیازمند تجهیزات و ابزارهای دقیقی است که سنجش متغیرهای محیط زیست – از جمله آلودگی‌ها را امکان‌پذیر می‌سازند. گذشته از این‌که ساخت برخی از این تجهیزات در حیطه مقدورات تکنولوژیک کشور نیست، به لحاظ اقتصادی هم مقرون به صرفه نیست که کشور زمان و هزینه زیادی را صرف تحقیقات، طراحی و ساخت این تجهیزات کند. به دست آوردن این تجهیزات نیز در شرایط تحریمی دشوار است. بنابراین سنجش و پایش متغیرهای محیط زیست نیز در شرایط تحریم با دشواری‌های جدی روبه‌روست.

 

جمع‌بندی

رئیس‌جمهور یکی از دقیق‌ترین سخنانش درباره ارتباط تحریم‌ها با مسائل کشور را در قالب بیان ارتباط تحریم‌ها و آب خوردن مردم بیان کرده است. منتقدان خوش‌اقبال بوده‌اند که سخنان ایشان خیلی سربسته و غیرفنی بیان شده تا فرصت لازم برای ماهیگیری سیاسی از این سخنان فراهم شود. اگر عبارات فنی‌تر بیان شده بودند چنین مجالی فراهم نمی‌شد. اما این مانع از نمی‌شود که معتقد باشم رئیس‌جمهور سخنی دقیق بر زبان آورده و اهمیت راهبردی تلاش برای رفع تحریم‌ها را از جهتی دیگر بیان کرده است. منتقدان منصفانه به سازوکارهای تأثیرگذاری تحریم‌ها بر محیط زیست ایران بنگرند و اندیشه کنند که سیل فزاینده تخریب محیط زیست اگر به‌واسطه تحریم‌ها تشدید شود و گزینه‌های مقابله با بحران محیط زیست از دسترس خارج گردند، عاقبت چه خواهد شد. منتقدان و مخالفان دولت یازدهم می‌توانند بر موج‌سواری سیاسی خود اصرار ورزند و ربط تحریم‌ها به آب و نان مردم را به ترجیع‌بند پوسترهای تخریب‌گر وجهه دولت یازدهم بدل سازند، اما از خود بپرسند از این تعامل با دولت چه چیزی عاید کشور و محیط زیست به عنوان یکی از راهبردی‌ترین مقوله‌های امنیت در قرن بیست و یکم می‌شود. آیا اگر رئیس‌جمهور ربط تحریم‌ها و وضعیت محیط زیست را بیان نکند، این ارتباط در عالم واقع هم قطع می‌شود؟

منتقدان و مخالفان می‌توانند تلاش برای رفع همه نقائص و کاستی‌های فنی، تکنولوژیک، سرمایه‌ای و دانشی‌ای را که سبب می‌شوند تحریم‌ها بر محیط زیست ایران تأثیر مخرب داشته باشند خواستار شوند، و ایمان داشته باشند که توانایی و استعداد ایرانی قادر است همه ملزوماتی را که برای عقیم گذاردن سازوکارهای دوازده‌گانه برشمرده شده در این نوشتار لازم است در داخل تولید کند. اما چنین کاری با چند مانع اساسی مواجه است. به فرض امکان‌پذیری انجام همه اقداماتی که برای قطع رابطه تحریم‌ها و محیط زیست ضرورت دارد، چنین کاری با این موانع روبه‌روست:

1.     زمان لازم برای تولید همه تکنولوژی‌های ضروری برای ممانعت از تخریب محیط زیستی گسترده‌تر در دسترس نیست. وضعیت بحرانی محیط زیست ایران ضرورت اقدامات را به حدی بالا برده که زمان زیادی برای بهبود وضعیت از طریق فرایندهای به شدت زمان‌بر وجود ندارد.

2.     کاهش درآمدهای ارزی دولت، مانعی جدی پیش روی سرمایه‌گذاری روی تحقیق و توسعه و تولید تکنولوژی‌های ضروری است.

3.     شرایط اضطرار و فقدان ثبات در فضای اقتصاد کلان، محیط تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران و سیاست‌گذاران، گزینه‌های دولت و جامعه برای اصلاحات نهادی لازم جهت کاهش نرخ تخریب محیط زیستی را کم کرده و گاه از دسترس خارج ساخته است.

4.     حتی به شرط امکان‌پذیر بودن تخصیص منابع (زمان، انرژی سیاسی و سرمایه) برای تولید تکنولوژی‌ها و زیرساخت‌های لازم برای کاهش تأثیرگذاری تحریم‌ها بر تخریب محیط زیستی، بسیاری از این اقدامات اقتصادی نیست و دست زدن به چنین اقداماتی پایداری ندارد.

عاقلانه‌تر و منصفانه‌تر آن است که منتقدان و مخالفان دولت به عوض تلاش برای تخریب وجهه دولت از طریق بازی‌های سیاسی، راهکارهای اساسی برای کاهش اثرگذاری تحریم‌ها بر محیط زیست ایران ارائه کنند.

اما سخن آخر با دو مخاطب که در شمار منتقدان و مخالفان دولت نیستند، اما در مقابل بهره‌برداری سیاسی منتقدان و مخالفان دولت از سخنان رئیس‌جمهور – تا آن‌جا که من می‌دانم - سکوت کرده‌اند. اول آن دسته متخصصان محیط زیست که بیش از امثال من سازوکارهای دقیق تأثیر تحریم‌ها بر تخریب محیط زیست را می‌دانند اما سکوت کردند و دم برنیاوردند. این گروه نه در دفاع از رئیس‌جمهوری که شاید علاقه‌ای به وی نداشته باشند، بلکه حداقل باید در دفاع از محیط زیست ایران سخن می‌گفتند. رؤسای جمهوری می‌آیند و می‌روند، اما ما می‌مانیم و محیط زیستی که تاوان کارهای‌مان را به خودمان بازمی‌گرداند، و هر قدر بیشتر سکوت کنیم، فریادش را رساتر به گوش‌های ما خواهد رساند. دوم، سازمان حفاظت محیط زیست که انتظار می‌رفت در دفاع از رئیس‌جمهور و سخنان دقیق وی، رویکرد فعال‌تری اتخاذ می‌کرد. سکوت‌های محافظه‌کارانه زخم‌های محیط زیست را بهبود نمی‌دهد.

 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۱ تیر ۹۴ ، ۲۰:۱۱
محمد فاضلی