۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۳:۵۷
کجا زندگی میکنیم: جایی که پوپولیسم، ساختاری است.
پوپولیسم، صرفنظر از همه تعریفهایش، در سایه ادراک جدید ما از مفهوم توسعه
پایدار، به این ترتیب قابل تعریف است: پوپولیسم ویژگی آن نوع سیاستورزی است که سیاستمداران
در پی کسب رضایت تودهها، زیستپذیری و توسعه پایدار – اعم از توسعه سیاسی،
اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی – را در مخاطره قرار میدهند. این نوع سیاستورزی، تودهها
را از مواجهه با واقعیت بازمیدارد، و از آنجا کسب رضایت اصلیترین هدف است، صحبت
از محدودیت و ناتوانی هیچ جایگاهی ندارد. پوپولیسم با تصور محدودیت ناسازگار است. امکانپذیر
جلوه دادن هر امری، ویژگی بیان پوپولیستی است. پوپولیستها از نتوانستن نمیگویند.
اقرار به نتوانستن به این معناست که سیاستمداران نمیتوانند برخی خواستههای توده
را برآورده سازند، و این با اصل کسب رضایت در تعارض است. پوپولیسم بر سادهسازی و
پیچیدگیزدایی از واقعیت بنا میشود. پوپولیسم به ناچار، کنشگراست زیرا ساختاری
اندیشیدن و به ساختار فکر کردن، به معنای پذیرش محدودیت است. ناگزیر پوپولیسم قدر
و شأنی بیتناسب با واقعیت برای کنشگر قائل است. از این منظر، ارادهگرایی جوهره و
نیروی پیشران پوپولیسم است و با همین رویکرد، اقلیم، مکانیسم قیمت، بازار، تاریخ
تحول اقتصادها، و نظام روابط اجتماعی و ساختار نظام جهانی میتواند مغلوب اراده
پنداشته شود. به همین دلیل است که پوپولیسم به این معنی است که همواره باید به
دنبال آدمهایی گشت که قادرند قهرمانهای مطلوبتری باشند. از آنجهت که ساختار
نادیده گرفته میشود، پوپولیسم با منطق زمانمندی در تعارض است، و به همین ترتیب با
منطق «توالی» در تضاد است، و از همین منظر در نظر پوپولیستها رخدادها میتوانند
بدون پیششرطها و ملزومات رخ دهند و این پیآمد مستقیم ارادهگرایی است. نفی
زمانمندی به معنای نادیده گرفتن درازمدت و آینده است. آیندهای مطلوب فقط ترسیم
میشود بدون آنکه ملزومات این آینده در نظر گرفته شود، و لاجرم این آینده تضمینی
برای تحقق ندارد.
من معتقدم، اگرچه پوپولیسم ساختارگریز است، ولی جامعه ایرانی به شکل ساختاری پوپولیستی است. بر اساس این تعریف، مقابله با پوپولیسم ایرانی، نه با تغییر کردن شیوه سخن گفتن، بلکه با تغییری ساختاری در شیوه مواجهه با واقعیت رخ میدهد. پوپولیسم وقتی تعدیل و رفع میشود که تضمین زیستپذیری و توسعه پایدار معیار قرار گیرد.
من معتقدم، اگرچه پوپولیسم ساختارگریز است، ولی جامعه ایرانی به شکل ساختاری پوپولیستی است. بر اساس این تعریف، مقابله با پوپولیسم ایرانی، نه با تغییر کردن شیوه سخن گفتن، بلکه با تغییری ساختاری در شیوه مواجهه با واقعیت رخ میدهد. پوپولیسم وقتی تعدیل و رفع میشود که تضمین زیستپذیری و توسعه پایدار معیار قرار گیرد.
۹۴/۰۴/۲۹