دغدغه ایران

ایران برای توسعه پایدار به عقلانیت جوهری نیازمند است.

دغدغه ایران

ایران برای توسعه پایدار به عقلانیت جوهری نیازمند است.

دغدغه ایران
حق داریم ایده‌‌های‌مان را درباره کشوری که از آن ماست بیان کنیم، به پایداری بقا و ارتقای آن بیندیشیم، و زندگی بهتری مطالبه کنیم. مکلفیم به فکر ایران باشیم و آن‌را آباد و آزاد بخواهیم. باید به قضاوت تاریخ درباره خود بیندیشیم، و کاری کنیم درخور سرزمین و مردمان تمدنی تاریخی، پیش از آن‌که ضعف عقلانیت ما را عبرت تاریخ سازد.
محتوای این وبلاگ از طریق این کانال تلگرام هم در دسترس است. https://telegram.me/fazeli_mohammad

مردم در شبکه‌های اجتماعی دائماً ویدئوهایی از کشورهای توسعه‌یافته به اشتراک می‌گذارند، یا متونی را برای یکدیگر می‌فرستند که نشان می‌دهد این کشورها به چه موفقیت‌هایی رسیده‌اند. جالب این است که سیاستمداران ایرانی نیز دائماً با بیان و گفتار خود همین آرزوها را تکرار می‌کنند. سیاستمداران وقتی رسیدن به پیشرفت، عزت، اقتدار یا افتخار را مطرح می‌کنند، به زبان دیگری همان آرزوی مردم را تکرار می‌کنند. نتیجه این‌که «توسعه و فائق آمدن بر ناکارآمدی‌ها» مورد علاقه مردم و سیاستمداران است. آن‌چه درباره آن حرف زده نمی‌شود، هزینه‌هایی است که باید برای رسیدن به توسعه پرداخت. به این مثال‌ها توجه کنید:

-         دولت می‌خواهد سالی قریب به 100 میلیارد دلار سرمایه خارجی برای رشد اقتصادی سالیانه 8 درصد جذب کند، و مخالفان برجام دائم جیغ و داد می‌کنند که برجام آمد و سرمایه خارجی نیامد. هیچ کس اما نمی‌گوید که هزینه لازم برای پذیرش سرمایه خارجی اصلاحات جدی در نظام بانکی، بازنگری قانون کار، تن دادن به رویه‌های قضایی بین‌المللی در موارد اختلافی بین ایران و سرمایه‌گذاران بین‌المللی، و حتی تغییر رویکردهای امنیتی به ارتباط با طرف‌های خارجی است.

-         همه دائماً از بحران آب و ضرورت اصلاح حکمرانی حرف می‌زنند، اما کسی حاضر نیست از هزینه‌های اصلاح در ساختار شرکت‌های آب منطقه‌ای، درافتادن با منافع شرکت‌های پیمانکاری ساخت‌وسازی حوزه آب، یا مدیریت مصرف آب سخن بگوید.

-         دائم از فساد سخن به میان می‌آید، اما کسی حاضر نیست از هزینه‌های تن دادن به «روش‌های سنجش فساد»، پیشبرد لایحه «تعارض منافع»، شفاف‌سازی منابع کاندیداهای انتخابات، و سایر روش‌های مقابله با فساد سخن بگوید.

من از آن دسته‌ام که امیدوارانه تا آن‌جا که در مقدوراتم باشد، برای اصلاح رویه‌ها تلاش خواهم کرد و معتقدم بدون سطحی از ملی‌گرایی، توسعه ناممکن است. اما بیم آن دارم که آن‌قدر در این شترسواری دولّا دولّا - توسعه‌خواهی بدون سخن گفتن و آماده شدن برای پرداخت هزینه‌های آن – که از این تمدن چیز قابل ذکری باقی نماند.

من بر این باورم که رئیس‌جمهور بعدی – هر کس که هست – حداقل یک ویژگی مهم داشته باشد: شترسواری دولّا دولّا نکند.

شترسواری دولّا دولّا، گفتن حرف‌های کلی است نظیر آن‌که «دست در دست هم بر همه مشکلات فائق می‌آئیم.» و «انشاءا... به پشتوانه ملت راه توسعه را هموار می‌کنیم.» واقعی‌تر آن است که رئیس‌جمهور باید حرف‌های تلخ بزند. حرف‌های تلخ مثل این‌که:

-         منابع آب کشور رو به پایان است و ابداً حق نداریم روی تأمین آب بیشتر حساب کنیم. برنامه ما مبتنی بر کاهش مصرف آب است و این کار به شیوه‌های الف، ب، ج و ... صورت می‌گیرد و هزینه‌های آن به این شرح است.

-         نظام بانکی به مانعی برای توسعه و پنجره‌ای برای فساد و تخلف تبدیل شده و بدون اصلاحات در آن که شامل موارد مشخصی است و هزینه‌های مشخص الف، ب، ج و ... را در بردارد، توسعه پایدار کشور ممکن نیست.

-         ما در گذشته اشتباهات زیر را انجام داده‌ایم و برای بازگشتن از این مسیرها باید نظام، قوای حاکمیت و مردم این سختی‌ها را تحمل کنند.

اگر عزم سیاسی این گونه سخن گفتن و عمل کردن شکل بگیرد، تدوین گزاره‌های چنین رویکردی خیلی سخت نیست. بسیاری از آن‌ها تدوین شده است. جریان اجتماعی، ائتلافی از نخبگان، و عزم سیاسی مستحکمی لازم است که از کلی‌گویی فراتر برود، تلخ‌گوی و امیدوار رو به سوی آینده داشته باشد، و مردم را برای پذیرش هزینه‌های اصلاحات در نظام توسعه‌ای کشور متقاعد و جذب کند.

https://telegram.me/fazeli_mohammad

نظرات  (۲)

۱۷ دی ۹۵ ، ۲۱:۳۹ فولادیان
توجه به اصلاح ساختارها مسئله ای است که همیشه بر آن تاکید می شود اما تضاد منافع جدی برخی کارگزاران و مجریان دولتی و نیمه خصوصی با اجرای پیشبرد سیاست در هر حوزه ای مهمترین چالشی است که گریبان کشور را گرفته است. به نظر من هر گاه ساخت سیاسی و اقتصادی نیمه دولتی غیر پاسخگو بطور معناداری از ساخت دولتی پاسخگو و در معرض اعتراض فربه تر باشد واقعا نمی توان انتظار تحول جدی را حتی با وجود مسئولی راستگو داشت. تنها راه همین حمایت از مدیران تا حدودی توانمند تر است به امید اینکه بتوان در بزنگاهی مناسب ترکیب ساختی فوق به نفع نظام دولتی پاسخگو تغییر کند. اما حقیقتا راهکار اولیه هر ریس جمهوری برای کاهش مشکلات طریقه ای است که جنابعالی برای ارئه دیدگاهها پیشنهاد کرده اید.
۱۸ دی ۹۵ ، ۲۰:۰۵ زهرا کریمی
همکار گرامی جناب آقای دکتر فاضلی

از مطلب ارزشمندتان سپاسگزارم.

به نظر من کم کم اجماع نظری میان اقتصاددانان، جامعه شناسان ، کارشناسان علوم سیاسی و.... شکل می گیرد که وضعیت کنونی در ایران غیرقابل تداوم است. به گفته ی دکتر نیلی در وضعیت کنونی، بیماری رشد اندک اقتصاد ایران را زمین گیر کرده و بحران های مختلف زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی را لاینحل نموده است. 

اخیرا مقاله ای را در باره ی تحولات اقتصادی در چین مطالعه می کردم که اهیمت سیاست های درهای باز، پذیرش سرمایه های فکری و مالی چینی های مهاجر که پس از تسلط حزب کمونیست از چین فرار کرده و در تایوان مستقر شده بودند را در رشد سریع سرمایه گذاری و تولید در این کشور بررسی می کرد. من این مقاله را برای شما خواهم فرستاد.
در این مقاله از نورث نقل شده است که موفقیت کشورهای رقیب در ارتقاء سطح توسعه و افزایش رفاه ، فشار سنگینی را به کشورهای عقب مانده برای انجام تحولات ساختاری وارد می آورد.

همان گونه که شما به درستی تاکید کرده اید، امروزه همه ی مردم و مسئولین ایران را با دیگر نقاط جهان مقایسه می کنند و به وضوح گلایه دارند که انقلاب اسلامی  وعده هایش را عملی نساخته است. 

تصور این که با تداوم وضعیت کنونی بتوان به نتایج قابل توجهی در عرصه های اقتصادی - اجتماعی دست یافت، خیالی خام و دست نیافتنی است.

موفق و سربلند باشید 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی