عاشورا مثل بقیه رخدادهای بزرگ تاریخ انسان، تا ابد بازخوانی خواهد شد. این کار از بازخوانیهای بسیار سطحی تا پیچیدگیهای بسیاری که هستی انسان و جامعه به آنها وابسته است امتداد خواهد داشت. قرائت اسطورهای و بر مبنای شهادت علی شریعتی، قرائت مبتنی بر نهی از منکر و امر به معروف مرتضی مطهری، قرائت تاریخی آیتا... صالحی نجفآبادی، تا قرائت مبتنی بر عاشقی عارفانه مولانا در میدان بازخوانیهای معرفتاندیش درباره عاشورا با یکدیگر همزمان حضور خواهند داشت و گذر تاریخ هر روز ظرفیت بازخوانی با زوایای دیگری را به این واقعه خواهد بخشید. عاشورا از این جهت نیز عظیم است که فقط رخدادهای باعظمت ظرفیت آنرا دارند که فرهنگ و تاریخ را تا به این حد به خود مشغول کنند و موضوع تاریخ شوند. ماکس وبر میگفت کار تاریخ تبیین رخدادهایی است که به لحاظ فرهنگی مهم هستند و عاشورا از آن جهت که به لحاظ فرهنگی مهم است، موضوع تاریخ میشود.
عاشورا اما میدان بازخوانیهای دیگر است. داستان جنگ تروا را شنیدهاید و دیدهاید. جنگ تروا شاید قدیمیترین داستان از مجموعه داستانهای با ریشه یونانی است. داستان اصلی چنان توأم با اسطورهها و مملو از رمز و رازهای دنیای یونانی و آمیخته با رفتار خدایان و اسطورهپردازیهاست که ریشههای فرهنگی غرب را سخت تحت تأثیر قرار داده است. روایتی از داستان را میتوان در منابع یونانی و از جمله در ایلیاد هومر یافت و بقیه بزرگان ادبیات غرب نیز اشاراتی به آن داشتهاند. اما روایت کارتونی و روایتی هالیوودی از جنگ تروا نیز در دست است. روایت کارتونی بالاخص درگیر تراژدی پایان داستان و تعاملات شخصیتهای اسطورهای با خدایان یونانی نیست. آشیل و اسب چوبی در آن بیش از همه به چشم میآیند و این روایتی است که کودکان ما بیش از هر قرائتی از داستان جنگ تروا به یاد دارند.
عاشورا نیز عطف به ماهیت تاریخی و تراژیکش سرنوشتی چون جنگ تروا یافته است. هر گروهی روایت خود از واقعه را بیان میکند. روایت بهرام بیضایی در «روز واقعه» با روایت داوود میرباقری در «مختارنامه» متفاوت و در دو سطح از تفسیر و معناکاوی قرار دارند. برخی مداحان نیز نقش کارتونیستها یا کارگردانان هالیوود را بازی میکنند. قرار نیست که آنها در نقش علی شریعتی، مرتضی مظهری، صالحی نجفآبادی، مولانا، احمد قابل یا بقیه معرفتاندیشان از واقعه کربلا قرار گیرند و سرچشمههای معرفت یا مباحث فقه سیاسی شیعه و مترتب بر تفسیر کردار امام حسین (ع) در واقعه کربلا را بازگویند. قرار نیست از دو دسته معرفتاندیشان و مداحان، یک دسته به هزینه دیگر حذف شوند.
آنچه باقی میماند فقط یک نکته است: جامعه بهطور کلی شرایطی فراهم میکند که روایتها آشکارا بیان شوند و هر یک در جایگاه خویش بنشینند و کارکرد خودشان را ایفا کنند، یا زمینه برای غلبه یافتن کارتونیستها و کارگردانان هالیوودی بیش از مفسران معرفتاندیش فراهم میشود. عاشورا موضوع تاریخی و الهامبخشی از جنس روایتهای سطحبندیشده است. مهم این است که هر جامعهای زمینه بیان، رواج و درک کدام روایتها را بیشتر فراهم میکند. روایتهایی که غلبه مییابند، نشانی از جهتگیریهای نظام دانایی و رویکردهای ساختار اجتماعیاند.