دغدغه ایران

ایران برای توسعه پایدار به عقلانیت جوهری نیازمند است.

دغدغه ایران

ایران برای توسعه پایدار به عقلانیت جوهری نیازمند است.

دغدغه ایران
حق داریم ایده‌‌های‌مان را درباره کشوری که از آن ماست بیان کنیم، به پایداری بقا و ارتقای آن بیندیشیم، و زندگی بهتری مطالبه کنیم. مکلفیم به فکر ایران باشیم و آن‌را آباد و آزاد بخواهیم. باید به قضاوت تاریخ درباره خود بیندیشیم، و کاری کنیم درخور سرزمین و مردمان تمدنی تاریخی، پیش از آن‌که ضعف عقلانیت ما را عبرت تاریخ سازد.
محتوای این وبلاگ از طریق این کانال تلگرام هم در دسترس است. https://telegram.me/fazeli_mohammad

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عوام فریبی» ثبت شده است

می‌گویند اولین مدل ذرت‌ بو داده که وارد ایران شد متعلق به کمپانی انگلیسی چسترفیلد بود و مردم با ساده‌سازی کلمه «چسفیل» را برای ذرت بو داده ساختند. واژه انگلیسی پاپ‌کورن امروز بیشتر برای این خوراکی به‌کار گرفته می‌شود. پاپ‌کورن یا چسفیل، چند خاصیت جالب دارد. پاپ‌کورن را می‌شود برای سرگرمی خورد، حتی سیری مصنوعی هم ایجاد می‌کند، و می‌شود حجم زیادی از آن‌را هم خورد، اما پاپ‌کورن هیچ وقت یک وعده غذا نمی‌شود؛ هیچ عاقلی را نمی‌بینید که قوت و غذایش را با بر اساس پاپ‌کورن تنظیم کند، بالاخص اگر کسی قصد داشته باشد کوهنوردی کند یا خود را برای انجام یک روز سخت کاری آماده نماید، کوله‌پشتی‌ای خود را از پاپ‌کورن پر نمی‌کند.

مردم برای کوهنوردی تفریحی هم به پاپ‌کورن اعتماد نمی‌کنند، اما سیاسمتدارانی هستند که برای اداره کشوری با ده‌ها و صدها مشکل بزرگ و پیچیده، حرف‌هایی می‌زنند که به‌واقع می‌توان آن‌ها را «گفتارهای پاپ‌کورنی» نامید. منظورم جملات و عباراتی است که در نگاه اول خوراک سیاسی به نظر می‌آیند و حتی شنونده درست مثل آدمی که چسفیل می‌خورد، لذت می‌برد، به وجد می‌آید و ولعی دارد که تند تند شمار بیشتری از این چسفیل‌های گفتاری را ببلعد، اما به مدد این گفتارها هیچ مسأله‌ای را نمی‌توان حل کرد. پاپ‌کورن را می‌شود دور همی خورد، گپ زد، فیلم دید و زمین و زمان را به هم بافت، اما دست آخر یکی می‌پرسد: «حال شام چی داریم؟» گفتارهای سیاسی چسفیلی هم همین گونه هستند. بگذارید شماری از این‌ها را که از میان عبارات یکی از کاندیداهای احتمالی این روزها عیناً انتخاب کرده‌ام برای شما ردیف کنم. پیشاپیش بگویم که گزینش عبارات او فقط از آن جهت است که کانال رسمی تلگرامی دارد و من عضو این کانال هستم و هر روز گفتارهایش را دنبال می‌کنم، والا عمده سیاستمداران از همین جنس سخنان می‌گویند و اتفاقاً ایام انتخابات است و زین پس بسته‌ بسته چسفیل سیاسی تحویل ما می‌دهند.

من 17 عبارت برگزیده‌ام و از شما می‌خواهم همه این عبارات را تا انتها بخوانید زیرا جمعاً 581 کلمه است (با آن‌چه خودم در پرانتزها به این عبارات افزوده‌ام) و حدود 5 دقیقه برای خواندن آن‌ها نیاز دارید. شما وقتی عبارات را خواندید و به انتها رسیدید، سعی کنید بر اساس همین گفته‌ها به دو سؤال کلی و یک سؤال دقیق تخصصی که در انتهای عبارات آورده‌ام، پاسخ دهید. اول عبارات منتخب:

1.     برخی ژنرال‌هایی که 37 سال پیش مهندس بوده‌اند، امروز به تجار بین‌المللی تبدیل شده‌اند و پهنه کشور کرکره مغازه آن‌ها شده است.

2.     نگاه تردیدآمیز دولت به توان داخلی و متخصصین جوان این ملت بزرگ و حماسی، موجب سرخوردگی سرمایه‌های انسانی کشور شده است. (نگاه غیرتردیدآمیز چیست؟ مگر دولت‌های نهم و دهم مدعی نگاه غیرتردیدآمیز نبودند؟)

3.     ایران جوان و جوانان ایران چشم در راه یکدیگرند و اکنون زمان آن فرارسیده تا جوان‌سازی ساختار مدیریت شهرها و روستاها با بهره‌مندی از افکار، برنامه‌ها و نیروی علمی و متخصص جوان انقلابی در دستور کار قرار گیرد. (مگر تا حالا کسی مدعی برنامه، نیروی غیرعلمی و کار غیرانقلابی بوده است؟)

4.     ما بانک زدیم یار شاطر باشد، بار خاطر شد. (بانکی که یار شاطر باشد چگونه بانکی است؟)

5.     دولت را تبدیل به وزارت کار کشور چین کرده‌اند. ... ایران یکی از بالاترین تعرفه‌های دنیا را بر واردات کالاها دارد. (دولتی که تعرفه وارداتش بالا نباشد و وزارت کار چین هم نباشد چگونه دولتی است؟)

6.     محیط زیست کشور در مناطق ساحلی و دریایی چه از حیث مدیریتی و چه از حیث امکانات، نیازمند تجدید قوا و توجه بیشتر است. (تجدید قوای مدیریتی چیست؟)

7.     یکی از ضرورت‌های کشورمان در راستای حل معضلات زیست‌محیطی این است که برای نیل به رشد و توسعه اقتصادی، در درجه اول نگرشی سیستمی به سیاست‌های اقتصادی و زیست‌محیطی دولت داشته باشیم و این دو را جدا از هم تصور نکنیم. (نگرش سیستمی چیست؟ چگونه محقق می‌شود؟)

8.     عده‌ای دچار خودمجرب‌پنداری شده‌اند. اشتباه می‌کنند30 سال یک تجربه را تکرار کردند. تکرار تجربه شکست‌خورده نشان کم‌خردی است. (تجربه شکست‌خورده 30 ساله کدام است؟ راه جدید چیست؟)

9.     هر فرد و جریانی که سکان اجرایی کشور را در دست بگیرد، باید متعهد باشد سیستم مالیاتی دقیق و منظمی داشته باشد و اخذ مالیات عادلانه از ثروتمندان را جدی بگیرد. (مشخصات سیستم مالیاتی دقیق چیست؟ دولت‌های قبلی چرا در ایجاد چنین سیستمی شکست خورده‌اند؟)

10. بهره‌وری پایین در صنایع، یکی از زمینه های معضلات اقتصادی است. باید برای بهبود بهره‌وری فکر اساسی شود. (آن فکر چیست؟ ملزومات اجرای آن چیست؟)

11. اکتفا به فروش نفت برای حل معضل رکود اشتباه است. حل معضل رکود، نیازمند زنجیره‌ای از اقدامات است که برطرف کردن موانع کسب و کار یکی از حلقات آن است. (آن زنجیره اقدامات چیست؟)

12. قطعاً یکی از اولویت‌ها و محورهای کلیدی در طرح اصلاح اقتصادی در کشور، اصلاح عملکرد نظام بانکی است. (اصلاح نظام بانکی چیست؟ مشخصات آن چیست؟)

13. وضعیت مدیریت فعلی کشور کاملا منطبق بر الگوی تعمیق بی‌تفاوتی است. (الگوی فعلی مدیریت کشور چیست؟ تعمیق بی‌تفاوتی چه معنایی دارد؟ راه تغییر چیست؟)

14. دولت با سیستم خسته خود مزاحمتی ایجاد نکند، ما مردم می‌دانیم چگونه در عرصه اقتصاد عمل کنیم. (دولت چه مزاحمتی ایجاد می‌کند؟ ما مردم چه چیزی را می‌دانیم؟ مثلا ما مردم آیا می‌دانیم که چگونه باید بازار محصولات نساجی تولید ایران در منطقه شمال آفریقا و غرب آسیا را گسترش داد؟)

15. نرم‌افزار فکری برخی از مدیران ارشد متناسب با اداره یک کشور وابسته و مستعمره هم نیست چه برسد به یک کشوری چون ایران که دارای توانمندی‌های خیره‌کننده در فناوری‌های پیشرفته است. (این نرم‌افزار فکری مدیران چه مشخصاتی دارد؟ نسبت آن با مستعمره چیست؟)

16. مسئول بودن مسئولان یعنی فرصت‌های کشور را برابر توزیع کردن. (معنای فرصت برابر توزیع کردن چیست؟ آیا یارانه یکسان فرصت برابر است؟ معنای این جمله در توزیع اعتبارات بانکی یا مشاغل یا آموزش چیست؟)

17. برجام محک ساده‌لوحی برخی شده است. تاریخ را خوب نظاره کنیم، فاصله ابوموسی اشعری شدن تا مالک اشتر شدن بسیار کم است.

 

سه سؤال

سؤال اول: آیا راننده‌های تاکسی، مردم عادی، فروشنده سوپر مارکت کوچه خاله‌ام اینا، و فامیلمون که دیروز عیددیدنی به خانه ما آمده بود همین حرف‌ها را نمی‌گفت؟

سؤال دوم: کشور را اگر بخواهیم بر بنیان این حرف‌ها اداره کنیم، باید چه اقدامی انجام دهیم؟

سؤال سوم: «بر اساس برخی آمار تا پایان خرداد 1395 مجموع بدهی‌های دولت و شرکت‌های دولتی حدود 470 هزار میلیارد تومان که سهم دولت 233 هزار میلیارد تومان و سهم شرکت‌های دولتی 236 هزار میلیارد تومان است. حدود نیمی از میزان بدهی دولت با مبلغ 101 هزار میلیارد تومان مربوط به بدهی به مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی است و بیش از نیمی از بدهی شرکت‌های دولتی به بانک‌ها و مؤسسات مالی و اعتباری با رقم 126 هزار میلیارد تومان است. بانک‌ها و مؤسسات مالی و اعتباری با 210 هزار میلیارد تومان بزرگ‌ترین طلبکار بخش دولتی است.» آینده خروج از رکود، افزایش اشتغال، تأمین مالی بنگاه‌ها و بسیاری مسائل مهم دیگر هم به ساماندهی وضعیت بانک‌ها بستگی دارد. دولت آینده برای مدیریت و پرداخت این میزان بدهی (که تقریباً معادل 10 سال کل یارانه‌های پرداختی به مردم است) چه باید بکند؟

 

آن 17 عبارت که نقل کردم، پاپ‌کورن یا چسفیل سیاسی‌اند از آن جهت که بر اساس آن‌ها، پاسخ سؤال مثبت است، پاسخ سؤال دوم هم این است که بر اساس چنین عباراتی، دستمان به هیچ اقدام معناداری برای اداره کشور بند نمی‌شود. این گونه عبارات در قبال سؤال سوم و سؤالاتی از این دست که در ایران امروز شمارشان از شماره بیرون است، هیچ برای گفتن ندارند.

این پاپ‌کورن‌های سیاسی و چسفیل‌های سیاستی برای سرگرم کردن ملت خوبند، برای تئاتر مردم‌دوستی بازی کردن بهتر هم هستند، برای هورا کشیدن و معرکه‌گیری انتخاباتی هم حرف ندارند، اما هیچ تصمیم درست و حل مسأله‌ای از آن‌ها برنمی‌آید. هیچ عاقلی با یک کوله‌پشتی پاپ‌کورن راهی کوه‌های شمال شهر تهران هم نمی‌شود چه رسد به فتح دماوند. اصولگرا و اصلاح‌طلب، اعتدالی و تندرو، دلواپس و امیدوار؛ تا 29 اردیبهشت 1396 حرف‌های زیادی خواهند گفت که شمار بسیاری از آن‌ها چیزی جز پاپ‌کورن‌های سیاسی نیست. حواس‌مان جمع باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۶ ، ۲۲:۱۲
محمد فاضلی

محمود احمدینژاد سفرهای استانی خود را از امروز آغاز کرده و محور فعالیت او حمایت از حمید بقایی است و همه امید ایشان به وعده یارانه 250 هزار تومانی است. حمید بقایی اگر رد صلاحیت نشود و پا به میدان انتخابات بگذارد و با همین وعده پیروز انتخابات باشد، سابقه این جمع نشان داده است هر چند کوتاهمدت، ولی این وعده خود را به هر قیمت عملی میکنند و مسیر غلط جدیدی را بنیان مینهند که جز به فروپاشی اقتصادی و بیثباتی سیاسی نخواهد انجامید. این جماعت اما اگر تأیید صلاحیت نشوند، چنان تا زمان اعلام صلاحیتها بر آتش انتظارها و توقعات مردم میدمند که نظام سیاسی و سیاستگذاری را در برابر تناقضهای بزرگ قرار خواهند داد. سایر کاندیداها در رقابت برای کسب رأی چاره کار را در سبقت گرفتن بر ایشان در شعارهای عوامفریبانه مییابند و بار دیگر عقلانیت به محاق میرود. نظام سیاسی نیز خود را رویاروی مردمی میبیند که تصور میکنند یک منجی، عدالتخواه و آن قهرمانی که ایشان را به حق و حقوقشان میرساند، رد صلاحیت شده است.

محمود احمدینژاد و حمید بقایی بازی خطرناکی با امنیت ملی و ثبات سیاسی کشور را آغاز کردهاند. وعده 250 هزار تومان یارانه، و تحریک کردن سایر کاندیداها به مسابقه گذاشتن در ارائه چنین وعدههایی، برای کشوری که از پس ارائه 45 هزار میلیارد تومان یارانه سالیانه برنمیآید و بودجه عمرانی آن یکسوم همین مقدار است؛ برای کشوری که تازه به تورم یک رقمی رسیده و کمر اقتصاد، محیط زیست، توان فناورانه و حتی ظرفیت استراتژیک کشور زیر بار پنج دهه پوپولیسم (عوامفریبی) ساختاری خم شده است؛ برای کشوری که همه عقلایش از لزوم تصمیمهای سخت و کاربست علم و عقلانیت سخن میگویند؛ بازی خطرناک با امنیت ملی است.

اصولگرایان عاقل و علاقهمند به این نظام، و حتی آن دسته از اصولگرایانی که حداقل مایلاند دولت و کشوری باقی بماند تا بر آن حکومت کنند؛ در برابر این خیزش عوامفریبی سکوت نکنند. خطاب قرار دادن اصولگرایان بدان معنا نیست که اصلاحطلبان یا سایر دلسوزان این آب و خاک وظیفهای ندارند، اما اصولگرایان از آن جهت بیشتر مخاطب چنین پیامی هستند که بهتر است بدانند ایده «روحانی نه، به هر قیمتی» ایدهای خطرناک برای امنیت ملی و مسیر آینده کشور است؛ با حسن روحانی رقابت کنید اما با ابزار عقلانیت نه عوامفریبی و پوپولیسم. مسیری که این جماعت برگزیدهاند نه از تاک نشانی باقی میگذارد و نه از تاکنشان.

آن چهل اقتصاددان یا اقتصادخوان که به حسن روحانی نامه نوشتند و کاستیهای سیاست اقتصادی دولت را متذکر شدند، به ملت نامه بنویسند و بگویند که رئیسجمهور آینده – هر که باشد – چه کارهایی نمیتواند و نباید بکند و یکی از آنها افزودن و توزیع ناهدفمند یارانههاست. زعمای این قوم اگر به ادامه قدرت و شوکت خود نیز چشم دارند، برای مردم علاوه بر بایدها – اشتغال، تولید، مبارزه با فساد و ... – نبایدها را نیز روشن کنند.

قاعده دموکراسی آناست که محمود احمدینژاد و یارانش را نمیتوان از سخن گفتن منع کرد، اما قاعده مسئولیت و عقلانیت آن است که امروز عقلا زبان در کام نکشند و محافظهکارانه تیشه زدن بر ریشه مملکت و حکومت را نظارهگر نباشند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۶ ، ۲۲:۰۶
محمد فاضلی