دغدغه ایران

ایران برای توسعه پایدار به عقلانیت جوهری نیازمند است.

دغدغه ایران

ایران برای توسعه پایدار به عقلانیت جوهری نیازمند است.

دغدغه ایران
حق داریم ایده‌‌های‌مان را درباره کشوری که از آن ماست بیان کنیم، به پایداری بقا و ارتقای آن بیندیشیم، و زندگی بهتری مطالبه کنیم. مکلفیم به فکر ایران باشیم و آن‌را آباد و آزاد بخواهیم. باید به قضاوت تاریخ درباره خود بیندیشیم، و کاری کنیم درخور سرزمین و مردمان تمدنی تاریخی، پیش از آن‌که ضعف عقلانیت ما را عبرت تاریخ سازد.
محتوای این وبلاگ از طریق این کانال تلگرام هم در دسترس است. https://telegram.me/fazeli_mohammad

اندیشکده بروکینگز در نوامبر 2015 گزارشی با عنوان «هشت مسأله بزرگ که نامزدهای انتخابات 2016 باید به آنها بپردازند» منتشر کرد (برای دیدن گزارش روی عنوان گزارش کلیک کنید.) این گزارش 63 صفحه‌ای برای نخبگان و هر خواننده‌ای مشخص می کند که جامعه آمریکا چه مشکلاتی دارد و نامزدها باید به چه موضوعاتی بپردازند. در اولین پاراگراف از مقدمه این گزارش می‌خوانیم:

«سرگرم کننده، اگرچه به گونه‌ای نومیده کننده است که ببینیم که نامزدها یکدیگر را لجن مال می‌کنند. اما مهم‌تر آن است که نامزدها اصلی‌ترین مسائلی را که ملت با آن مواجه است مشخص کرده و اگر انتخاب شوند چگونه به این مسائل می‌پردازند. مسائلی که نامزدها بر آن‌ها تأکید می‌کنند و وعده‌هایشان باید تعیین‌کننده چگونگی رأی دادن مردم باشد. ویژگی‌های شخصی، وفاداری حزبی، فلسفه سیاسی، و بسیاری عوامل دیگر نقش مهمی در تصمیم رأی‌دهندگان برای حمایت از نامزدها بازی می‌کنند، اما موضع نامزدها درباره مسائل اصلی و مسائلی که ایشان تأکید کردن بر آن‌ها را انتخاب می‌کنند، باید سهم به سزایی در تصمیم رأی‌دهندگان داشته باشد.»

آیا وقت آن نرسیده است که نخبگان ایران نیز فهرستی از مهم‌ترین مسائلی که نامزدهای مجلس باید به آن بپردازند منتشر کنند و خواهان اعلام موضع احزاب و گروه‌های سیاسی، و حتی تک تک نمایندگان مجلس نسبت به آن‌ها شوند؟

عنوان هشت فصل گزارش بروکینگز به شرح زیر است که می‌توان مسائل را نیز از روی عنوان فصل‌ها تشخیص داد.

-          رشد اقتصادی

-          مسائل اصلی مالیاتی در 2016

-          چرا باید بدهی فدرال اولویت اصلی نامزدهای 2016 باشد

-          مسائل سیاست سلامت و انتخابات ریاست جمهوری 2016

-          راهبردی دفاعی ایالات متحده و بودجه دفاعی

-          اجتناب از یک بحران مالی دیگر

-          دستورکاری برای کاهش فقر و افزایش فرصت‌ها

-          آن‌چه نامزدها باید درباره زیرساخت بدانند: مسائل و گزینه‌ها

مهم این است که بروکینگز درباره هر کدام از این مسائل چند صفحه متن دقیق نوشته و ابعاد مسأله را مشخص کرده است. حتماً در جامعه آمریکا هم کسانی هستند که ترجیح می‌دهند حرف‌های کلی بزنند و کردار پوپولیستی‌شان سبب رأی‌آوری شود. اما عقلانیت همان راهی است که بروکینگز پیش می‌نهد.

آری، به قول رون هاسکینز و ایزابل ساوهیل، مقدمه‌نویسان گزارش بروکینگز، فلسفه سیاسی، گرایش‌های عاطفی، خاطرات سیاسی، وفاداری حزبی و هر عاملی از این دست برای رأی دادن مهم هستند، اما آیا واقعاً وقت آن نرسیده است از نامزدهای انتخابات مجلس، و احزاب و گروه‌های حامی آن‌ها در ایران بپرسیم، آقایان و خانم‌ها، اصلاح‌طلبان، اعتدال‌گرایان و اصولگرایان؛ دموکراسی‌خواهان یا طرفداران ارزش‌های سنتی تأکیدکننده بر هر صورتی از اقتدار؛ لیبرال‌ها یا اسلام‌گراها؛ سکولارها یا مدعیان ولایتمداری و حکومت دینی؛ سبزها، سرخ‌ها، بنفش‌ها؛ ضدفتنه‌ها، ضدنفوذها؛ مدرن‌ها، ضدمدرن‌ها؛ ساده‌زیست‌ها، تجمل‌گراها؛ و ... از هر قوم، زبان، دین و قشری که هستید:

-          مسائل اصلی کشور چیست و آن‌ها را چگونه تعریف می‌کنید. (خواهش می‌کنم مثل پاسخ‌گویان نظرسنجی‌ها، عوامانه نگویید بیکاری، تورم، رکود، محیط زیست. این حد از تعریف مسأله به فهم سیاسی، تخصص و ساماندهی سیاسی نیاز ندارد. تعریف مشخص از این مسائل ارائه کنید.)

صرف‌نظر از این‌که شما مسأله را چه تعریف می‌کنید، می‌شناسم نخبگانی را که از شما می‌پرسند:

-          بحران آب را چگونه مدیریت خواهید کرد؟

-          بحران در صندوق‌های بازنشستگی‌های را چگونه تعریف و مدیریت خواهید کرد؟

-          موضع شما در قبال سیاست منطقه‌ای ایران و تنش در روابط ایران و عربستان چیست؟ (خواهش می‌کنم ما را به اصول عزت، حکمت و مصلحت ارجاع ندهید. گونه‌ای سخن بگویید که بفهمیم چگونه منافع ملی تأمین می‌شود.)

-          نظریه خروج از رکود شما چیست؟ برای اشتغال‌زایی و مدیریت بحران بیکاری 4 تا 10 میلیون بیکار (به حساب محاسبات مختلف) چه می‌کنید؟ (خواهش می‌کنم به بیان کلیاتی نظیر بنگاه‌های کوچک و متوسط را توسعه می‌دهیم، سیاست‌های اشتغال‌زا در پیش می‌گیریم، و نسخه‌های مشابه اکتفا نکنید.)

-          برای کاهش شدت انرژی در کشور چه می‌کنید؟ (خواهش می‌کنم بیشتر از بیان این‌که سیاست‌های بهینه‌سازی را در پیش می‌گیریم توضیح دهید.)

-          برای توسعه نامتوازن ایران و توسعه‌نیافتگی تعداد زیادی از استان‌های کشور، بالاخص در نواحی مرزی چه می‌کنید؟ (خواهش می‌کنم نگویید «سیاست‌های محرومیت‌زدایی در پیش می‌گیریم.» این سؤال به جواب‌های تفصیلی‌تری نیاز دارد. فهم نظری می‌خواهد، برنامه مدون نیاز دارد.)

-          برای ساماندهی نظام رفاهی کشور چه می‌کنید؟ (خواهش می‌کنم نگویید سیاست‌های فقرزدایی در پیش می‌گیریم. پاسخ دادن به این سؤال به سطح بالاتری از توانایی نظری و شناخت میدانی و تدوین برنامه و سیاست نیاز دارد.)

-          عصر پسابرجام و پساتحریم است، اما عصر پسامنابع نیز هست. با کمبود منابع چه می‌کنید؟ (خواهش می‌کنم نگویید با تکیه بر منابع و مشارکت مردمی، کشور به قدرتی بی‌نظیر دست می‌یابد. جواب این پرسش تحلیل و اندیشه‌ورزی بیشتری می‌طلبد.)

من حدس میزنم که دو پاسخ کلی دیگر نیز به همه این سؤالها داده میشود. بنابراین بهتر است این دو پاسخ را نیز بنویسم و خواهش کنم از حد این دو فراتر بروند و جوابهای تفصیلیتری بدهند. گروهی خواهند گفت نقطه آغاز پرداختن به همه این پرسشها دموکراسی و توسعه سیاسی است. گروهی دیگر نیز ایستادگی بر ارزشها و پیگیری آرمانهای دینی، خودباوری و روی پای خود ایستادن را پیش میکشند. هر دو پاسخ بسیار کلیگویانه هستند. اما به قول حافظ «ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش - بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش». بخت خویش را در شهر این کلیگوییها آزمودهایم. طرحی نو دراندازید.

فهرستی از این سؤالات را میشود پیش روی کاندیداهای مجلس گذاشت. اما به عوض بیشتر کردن سؤالات، به نمایندگی از جمع کثیری از نامزدها می‌پرسم:

-          چگونه چند برابر حقوق نمایندگی را صرف هزینه‌های تبلیغات انتخاباتی می‌کنید؟

حتماً برخی و از جمله، خود نامزدها می‌پرسند این سؤال به مسائلی که نمایندگان به آن‌ها می‌پردازند و سیاست‌هایی که در پیش می‌گیرند چه ارتباطی دارد؟ اما واقعیت این است که نظام تأمین مالی در عرصه سیاست عمومی، تعیین‌کننده بسیار مهمی است.

دوستان نامزد انتخابات، از هر جناحی که هستید؛ مردم شریف ایران، هر گرایشی که دارید؛ مسئولان کل فرایند برگزاری انتخابات، هر گونه که می‌اندیشید؛ عصر کلی‌گویی پایان یافته است، شعارها به گل نشسته‌اند، انگ زدن‌ها تا به غایت کاربردشان استفاده شده‌اند؛ و همه ظرفیت‌های پوپولیسم عیان شده است؛ فکر دیگری کنید.

حرف تلخی است، نباید بنویسم، اما چاره چیست، گاه باید تلخ حرف زد. بیایید ببینیم یک تمدن هفت هزارساله، هشتاد میلیون جمعیت، و یک دنیا مدعا، می‌تواند به اندازه 63 صفحه گزارش بروکینگز عقلانیت خلق کند؟ خودمان را بیازماییم.

نظرات  (۸)

سلام و سپاس
نکات بسیار مهم و قابل تاملی را مطرح کرده اید
البته که نامزدها باید به این سوالها پاسخ دهند
ولی پیش از آنان، کسانی که بیس از دو سال است که زمام امور را در دست دارند، باید به بخشی از این یوال ها پاسخ گویند
ما نیازمند تقویت و ترویج فرهنگ پاسخگویی هستیم
در پناه حق و مستدام باشید




پاسخ:
سلام
دقیقا همین گونه است. دارندگان قدرت باید پاسخ گو باشند. فرقی نمی کند که در دولت یا مجلس باشند. البته اگر مجلس با این رویکرد شکل بگیرد، می تواند دولت را نیز پاسخ گو سازد. فعلا فقط مجلس است که می تواند وزرا را استیضاح کند و از رئیس جمهور سؤال بپرسد. وقتی مجلس به جای همه سؤال هایی که نوشتم، نگران قرار دادن فلان مقام شهرستانی و گرفتن فلان رانت از وزیر باشد، و ابزار سؤال و استیضاح به باج گیری بدل شود، دولت نیز پاسخ گو نخواهد بود.
۰۹ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۳۹ علی محمد صمیمی
خدا را شکر ارزوی اندیشده شده این چند روز من به واقعیت پیوست.
1-چگونه این مرحله از فساد اداری باید علاج شود؟
2-ایا میشود تعارف معموت ایرانی را از مسایل ومشکلات مملکتی کنار گداشت وبه اصل مظلب پرداخت؟
3-موضوع ضیق وقت در کل ایران -حتی بخش خصوصی-را چطور حل کنیم؟ایا با جلسا ت 2 ساعته تمام مسایل به نتیجه میرسد
۱۰ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۲۲ هادی جوینده
آقای دکتر عزیز
با سلام
به توصیه دوستی ارجمند سری به وبلاگتان زدم . مقالات جالب و خواندنی ای دارد. خصوصا همین مقاله فوق برایم جالب بود. امیدوارم در کل نظام هم به این نتیجه رسیده باشد که افرادی در مجلس حضور یابند که اهل دانش و فن باشند و راست کردار و قوی گفتار باشند ( که البته قرائن اینفرضیه را تا حد زیادی زیر سوال برده اند!) که اگر چنین نباشد دیگر چنین توصیه ها و الگو برداریهایی بلاموضوع خواهد بود !
ارادت
جوینده
۱۰ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۵۵ محمد هاشم صفار

ممنون و متشکرم بابت گفتارهایتان
نکته اصلی در کشور ما این است که چارچوب احزاب شکل درستی ندارند احزاب را باید مردم و تشکلها به وجود بیاورند نه دولتها متاسفانه در کشور ما همواره احزاب را دولتها و یا گروه های منفعت طلب ایجاد کرده اند و خاستگاه مردمی مشخصی ندارند بنابراین در قدم اول جامعه باید به این نیاز برسد که احزاب مستقل را تقویت و حمایت نماید و در قدم دوم رویکرد برنامه نگر و فهم کارکردی از مسائل را به رویکردهای شورانگیزانه ترجیح دهد و نهایتا آنکه احزاب موجود را متقاعد کند که به میزانی که خاستگاه مردمی دارند می توانند برای ملت تعیین تکلیف نمایند و نه بیشتر

با سلام و احترام

خواهش می کنم به این دو سوال پاسخ دهید:

1)     عقلانیت چیست و ملاک و معیار آن کدام است؟

2)     گیرم تمام کاندیداهای انواع انتخابات- با تفصیل بسیار- به چنین سوالاتی پاسخ دادند یا به جایشان پاسخ دادند! (در حالیکه پایان نامه دکتری در سراسر کشور خرید و فروش می شود؛ فکر می کنید پاسخ به این سوالات، خیلی تخصص و تعمق نیاز دارد...!؟) آیا می توان بعدها یقه کسانی را که قول داده اند و عمل نکرده اند؛ گرفت؟

   به نظرم می رسد که متغیر رای دهی در کشور ما تابع استدلالهای تخصصی و چشم اندازهای طولانی مدت نیست و عمدتا تحت تاثیر منافع کوتاه مدت اقتصادی قشر متوسط قرار دارد.

پاسخ:
عقلانیت چیست؟
منظورم از این که به آن سؤالات پاسخ داده شود، پاسخ فردی نیست. البته پاسخ های فردی هم می تواند وجود داشته باشد، اما گروه ها، احزاب، لیست ها، و در نهایت کل منتخبان باید پاسخ گوی این سؤالات باشند.
بحث درباره عقلانیت را در یک عبارت خلاصه می کنم: به نظر من، عقلانیت «نظامی از تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا که در نهایت منجر می شود: 1. شرایط زیست پایدار معطوف به کمترین خشونت، زندگی مسالمت آمیز، اخلاقی و توأم با کرامت انسانی امکان پذیر شود؛ 2. شاخص هایی مورد اجماع نسبی درباره سنجش عملکرد سیستم را امکان پذیر می سازد و در راستای بهبود این شاخص ها گام بر می دارد؛ 3. ارزش های اساسی انسانی نظیر آزادی، عدالت، حقوق بشر، و ... را موضوع گفت وگوی آزادانه قرار داده و به آنها احترام می گذارد؛ 4. دموکراسی جوهری (نه صرفاً انتخاباتی) را محترم شمارده و برای پیشبرد بندهای 1 تا 3 مورد استفاده قرار می دهد.»
قطعاً کلمات مناقشه برانگیز بسیاری در عبارت فوق هست، اما وقتی وارد بحث عملی شویم، می توانیم از آن برای صورتبندی یک نظام اندیشه و عمل استفاده کنیم.

سلام

اندیشکده ای چون بروکینگز باید باشد تا گزارشی 63 صفحه ای از آن بیرون آید. نمی دانم به آن فکر کرده اید (شما و تمامی مخاطبان وبلاگتان که خود جزئی از بدنه قشر نخبه هستند) که در خلأ اندیشکده هایی چون بروکینگز چگونه عده ای نخبه باید دور هم جمع شوند و لیستی از مسائل اساسی جامعه ایران ارائه دهند؟

نمی دانم ساختار سازمانی آنها اجازه می دهد یا نه اما به نظرم انجمن های رشته های مختلف مثلا انجمن جامعه شناسی ایران در خلأ اندیشکده ها می توانند محلی برای تدوین فهرستی از مسائل اساسی جامعه ایران باشند.

پاینده باشید

 

۱۲ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۲۱ علی موسی نژاد
جناب دکتر!
سلام. 
نوشته های تان همیشه پرمحتوا و الهام بخش است. و قابل تقدیر
در مورد مطلبی که مخاطبش عمدتاً کاندیداهای مجلش شورای اسلامی است، باید عرض کنم که:
در کشوری که بنای تمام امور در کشور بر احساسات و سلایق و روابط و تملق و مدح و ثنای قدرتمندان است، و کاندیداها هم در همین سیستم بیمار بار می آیند، و در چارچوب و مبتنی بر ضوابط آن می توانند بیندیشند و به فعالیت بپردازند؛
در کشوری که سران و رهبران، خودشان را به حد مسؤلان احزاب تنزل داده اند، در خفا و علن به پشتیبانی از وابستگان سیاسی خود همت می گمارند؛
در کشوری که شورای نگهبان، وظیفه خود را نه نگهبانی از منافع مشترک همه شهروندان، فارغ از قومیت و جنسیت، قشر  و تعلق سیاسی و صنفی بلکه پاسداری از منافع گروهی خاص می داند و برای حفظ آنها بر مصادر قدرت، مدام (بر اساس قانون آهنین الیگارشی)به تجدید نظر در ضوابط می پردازد؛ 
در کشوری که دموکراسی را به حد بی ضابطگی فروکاسته اند، و برای کاندیدا شدن در سطح شورا و مجلس، داشتن یک مدرک بی ارزش کفایت می کند و داشتن سابقه کار اجرایی که اتفاقاً برای مردم مهم تر است، مورد بی توجهی قرار می گیرد؛ 
خلاصه، در کشوری که هیچ حوزه ای از نظام عریض و طویل اداری بهره ای از عقلانیت نبرده اند؛
انتظار عقلانیت از یک بخش از آن، آن هم در این پایین دست؛ یعنی کاندیداها به نظرم بیهوده باشد. و حتی اگر این مهم در توان کاندیداها باشد، آن ها را به شکست می کشاند چون نظام موجود، ذاتاً (تأکید می کنم، ذاتاً ) با عقلانیت ناساز گار است.

با سلام دکتر عزیز

برای تجربه زیسته فضای موجود گام در این وادی نهاده ام. نکات مذکور بسیار ارزنده و به جا اما  داستان واقعی در جامعه با انچه ما می اندیشیم فاصله بسیار دارد بکار سختی برای کنده شدن از فضای پوپولیستی  نیاز است باید حضوری بسیار با هم صحبت کنیم

پاسخ:
سلام
حتما شما درست می گویید. من که اصلا انتظار ندارم یک دفعه فضای پوپولیسم عوض شود. ولی آغاز گفت و گو درباره عوض شدن فضا هم مهم است. خوشحال می شوم تجربه حضورتان را بشنوم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی